Комментарии:
درودنثاراستادارجمندباد!❤❤❤❤
Ответитьدر خیر باز است و طاعت ولیک
نه هر کس تواناست بر فعل نیک
سعدی
بسمه تعالی…
با سلام و احترامات خدمت جناب دوکتور سروش گرامی ،
از صحبت های ارزشمند و شیوا تان استفاده بردم ، ممنون و سپاس.
ضمنا نکات را باید تذکر دهم ، اینکه در بحث کنونی ، حق مداری لیبرالستی با نوع مارکسیستی اش تفاوت بنیادی دارد. دیدگاه مارکس حق مداری برداشتن نابرابری ها و طبقات از بهره ها ونعمت های اجتماعیست. یعنی چطور می تواند صاحبان سرمایه با تهیدستان در حقوق مساوی باشند ، در صورت یکه رابط شان در تصاحب ثروت همسان نیست در حالیکه حق مداری در اندیشه لیبرالستی بخش جزوی (حقوق فردی) شهروندان را دربر میگیرد ، مانند ، حق آزادی اندیشه ، بیان ، انتخاب سیاسی ، آمیزش جنسی وغیره ..
بیانیه (اعلامیه) حقوق بشر در دسامبر 1948 با 30 ماده مجموعه عمومی سازمان ملل به تصویب رسید.. حقیقتا، این بیانیه فراخوان بر رعایت حقوق ، برابری و آزادی انسان ها بود و میتوانست روش و شگرد اخلاقی نیکو برای مردم جهان باشد …
تعداد کشور هایکه (غرب) بدین قطعنامه رای مثبت و یا رای ممتنع دادند … خود بگونه های مختلف در طول تاریخ ناقض چنین حقوق های انسان ها بودند ، مانند کشتار و نابودساختن بومیان قاره امریکاه و استرالیا ، تجارت برده داری ، نسل کشی .. وغیره…
تجربه هفت دهه نشان داد که کشور قدرتمند با سابقه استعمارگری کهن چندان به مفاد این بیانیه جهانی عمل نکردند ، بلک آنرا دستاویزی برای مداخلات خود در کشور دیگر و سرنگونی رژیم ها ساختار های سیاسی و اجتماعی شان داشتند ، صرف بدان اعلامیه انسانی جنایات خود را پوشش دادند ، بطور نمونه ، در بالکان (یوگوسلاویا) ، عراق ، سوریه ، لیبیا ، افغانستان (تمام رژیم جمهوری ، دیموکراسی نوپا، پارلمان ، حقوق زنان و دختران را جاهل ترین گروه طالبان سپردند ) و فلسط-طین ( اینجا کمی تامل کنم ) ، رژیم صیهونیست حدود ۷۵ سال کشور را اشغال و مردم بومی را مورد کشتار ، ظلم ، آواره قرار داد… در ظرف فزون از یکسال اخیر حدود ۵۰ هزار زن ، کودک ، مردان را کشتند ، سوزاندن ، بامباردمان کردند ، با گرسنگی ، تشنه نگهداشتن شکنجه نمودند و هنوز هم ادامه دارد ..جالب اینجاست که تمام کشور های مدعی حقوق بشر ، دیموکراسی و لیبرالیسم از اسرا-ئیل حمایت کردند ، سلاح ، تجهیزات جنگی خشن و کمک های اقتصادی ، مالی و سیاسی نمودند و همواره اعلام داشتند : « اسرا-ئیل حق دفاع از خود را دارد ! » …
خوب ، جناب دوکتور گرامی ، ببنید ، این اعلامیه هر چند در ادارات حقوقی سازمان ملل ، دانشگاه و نزد اهل دانش و فلسفه زنده ، مورد بحث و قابل تائید است ، حتی عده یی از دانشمندان و کشور ها به ظاهر آنرا تبدیل مذهب و باور های یقینی نموده اند ، کسی جرئت اندک خلاف گفتن آنرا ندارد … ولی در حقیقت امر ، در مثال های محدود ذکر شده فوق ثابت شد ، برای امروزیان و آیندگان این «بیانیه حقوق بشر قله اندیشه ورزی و تجربه بشری» در عملا در جهان و ذهنیت ها و نظریه پردازی های روشنفکران ، آگاهان مردمان جهان دیگر مرده و نابود شده است ، آنهم توسط مدعیان حقوق بشر و دیموکراسی …
ژان ژاک روسو باورمند بود که انسان باید به فطرت و طبیعت خویش برگردند تا به اخلاق و انسانیت رسند.
اعلامیه حقوق بشر را تبدیل به وحی منزل نکنیم ، قدسیت نبخشیم ، بلک اقدام خوب بشری بود نه آسمانی و قدسی ، ولی در عمل مدعیان آن را بکار نبستند.
حالا در ایران ، وقت رویکرد و اخلاق مردم و جوانان با معنویت ، عدالت و حرمت نهادن به کرامت انسانی آراسته شود ، بدینگونه ، همان اهداف انسانی در جامعه تعبیه خواهد شد. با عرض خرمت
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خوشنود باشیّ و ما رستگار
نظامی