Комментарии:
عجب عجب وباز هم عجب ❤
مرسی از صدای گوینده
این عمیقترین. غم تو دل یاقوت طهرونه
Ответитьبارها دیدمش دقیقا یک گوشه میدان فردوسی می نشست و با هیچکس هم حرف نمیزد
Ответитьعاشق واقعی بوده❤❤❤❤
Ответитьای داد😢😢
Ответитьمن یادممیاد که در سال ۶۳ سرباز بودم تهران، پادگان ۰۱ کادر در افسریه.و تنها تفریح ما اخر هفته ها، پنج شنبه ها مرخصی میگرفتیم و چونکه در تهران هم اشنایی نداستیم که بخ خونشون برم از بیکاری به خیابان ولی عصر میرفتیم که چشممان حد اقل به چهار تا دختر بخوره.من این خانم لباس قرمز را در میدون فردوسی یادم نمیاد که دیده بودم ،ولی مطمئن هستم که ،بین چهار راه انقلاب تا میدون ولی عصر را که پیاده می رفتیم، اغلب عصر ها در اون خیابون سمت راست میدیدم. با خودش هم صحبت میکرد، من هم به این فکر می افتادم که ،اینجا چکار میکنه ؟ چرا لباس قرمز ؟!البته هیچوقت نشد که ازش بپرسم، و معلوم نیست که جوابی می شنیدم ،در صورت پرسش. یادش بخیر
Ответитьخانم چقدربااحساس بودن رحشان شادشایدروزی مجسمه ایشان همانجایی که همیشه بودن بسازندتاهمیشه دریادهمگان بماند
Ответитьحول حوش سالهای ۶۰ و ۶۱ بود دبیرستانم چهار کالج کوچه شیرین بود بارها این خانم مظلوم و غمگین را دیده بودم ولی ناخداگاه امشب رفتم به چهل سال پیش
Ответитьخیلی سخته سخت سخت سخت ❤
Ответить❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ سپاس از زحمات شما 😊
Ответитьبچه بودم با مادر و برادرم توی پیاده رو ی میدون فردوسی منتظر بودیم پدرم ماشین رو بیاره سوار شیم. متاسفانه دقیقا یادم نیست چه سالی بود. داستان بانوی سرخ پوش رو شنیده بودم ولی تا اون موقع ندیده بودمش. پشت سر ما کنار دیوار تو پیاده رو نشسته بود. زمستون بود و هوا سرد. اومد جلو به مادرم گفت هوا سرده، چرا کلاه سر بچه ها نکردی؟ مادرم کلاههای کاپشنامون رو کشید روی سرمون و گفت درست میگید، ولی زیاد توی سرما نمیمونیم، الان ماشین میاد سوار میشیم. قیافش قشنگ یادمه، و این که چقدر دلش مهربون بود که نگران سرما خوردن ما بود. با این که خودش ساعتهای اونجا تو سرما نشسته بود … 😢❤
ОтветитьIsawu her❤ khodaa biamorzatash
Ответитьانقلاب شد منکرات گرفت برد شلاق و زندان طرف عشق و عاشقی یادش رفت
Ответитьترانه : شاید اون همیشه غایب تو باشی . تو اگه اومدنی نیستی ،بگو ....اگه مارو خواستنی نیستی بگو . که داریوش قبل از انقلاب خونده وگفتخ میشه فریدون فروغی هم این شعر رو خونده یا سروده. ❤❤
Ответитьکلی گریه کردم. خیلی تاثیرگذاره
Ответитьدوست داشتن .محبت خیلی چیزی عجیب هست.یا نفرت و ....، خداوند احساسات عجیبی در وجود انسان قرار داده،
Ответитьمن خودم درست یادمه ۱۳ سال بیشتر نداشتم چندین بار تو میدان فردوسی دیدمش درست اون زمان ما تو پیچ شمران ساکن بودیم می کفتن که سر قرار منتظر دوست پسرش بودی بعد از مدتی دیگه ندیدمش
Ответитьخوبه که مجسمه اش رو که روی نیمکت نشسته بسازن در یک گوشه میدان فردوسی
Ответитьعشق همینه و همینقدر زیبا یک عمر انتظار بکشی ولی از یادش نری
Ответитьاستاد عزیز اصل داستانش اینه که اسمش گلی بود و روز اول ملاقات قرار بود برن محضر که ازدواج کنن که اون پسر نمیاد و بقیه ماجرا. من خودم خیلی دیدمش و هر دفعه بغضم میگرفت😢😢😢
Ответитьنه ممکن نیست ادم ۴۰سال بتونه فیلم بازی کنه و وجود داشت عموی من ساکن فردوسی و از کسبه اون محل بودن سالها قبل من اینو از زبان ایشون شنیدم و واسه همین کنجکاو شدم ببینم یوتوب فیلمی چیزی دربارش هست یا نه ک خوشبختانه چند فیلم وجود داره
Ответитьعالی بود ممنون
Ответитьعشق حاصل هوسه خوبه روابط بر مبنای عقل باشه من بچه بودم عاشقه یه دختره فامیل شدم دیوانش بودم بزرگ شدم دیدم اصلا لیاقت اون همه عشق رو نداشته العانم مجردم عشقم اینه هفته ای ۲ بار جلق بزنم
Ответитьواقعا که باید به خودمون خسته نباشید بگیم،یارو چهل سال اونجا ایستاده بوده،یعنی چهل سال یه کار رو تکرار کرده،هیشکی نرفته یه گزارش درست و درمون تهیه کنه، حالا بعد از سی و نه سال تازه نشتستیم دور هم و میپرسیم ،جدا این خانم کی بود؟ بابا ایوالله
ОтветитьI remember this lady. Once I saw her in front of Negeen cafeteria on Pahlavi street. I tried to talk to her, but she was not responsive, so I didn’t bother. Right after revolution, one tape from monarchy system replayed her recorded voice for public. She was saying in youth to be in love, not when you’re old.
Ответитьسال ۱۳۵۸ برای اولین بار دیدمش .با دوستم داشتیم می رفتیم سینما .داستان عاشقش رو از دوستم شنیدم.مدتی بعد با روسری گوشه میدون می نشست.روانش شاد عاشق واقعی
Ответитьکسی درد این زن عاشق رو میفهمه که با تما وجود عاشق باشه ولی ...... مثل عشق به وطن در بندو چنگال قاتلان که چشم انتظار آزادی اون هستی چشم انتظار دوباره دیدن کیان پیر فلک نیکا ژینا و جوانانی که به دست دژخیمان گشته شدن و هیچ وقت بر نمیکردن ولی ما مردم بهت زده هنوز گوشهای نشستيم و انتظار آمدن اونها رو میکشیم پدر عشق بسوزد که پدرمان را در آورد عشق به وطن و جوانان پرپر شده روزی برسد که ما به عشقمون برسیم😢
Ответитьاین نشان میده چقدر عشق های آن موقع ارزش داشت ما با یک نگاه عاشق میشدیم و توی دلمان با معشوق خودمان زندگی ها میساختیم ... من یادمه پسری را دوست داشتم روزی صد بار از کوچه ما رد میشد و آهنگ فریدون فروغی را سوت میزد و من بدو بدو میرفتم طبقه بالا جلوی پنجره تا بتونیم همدیگر را فقط نگاه کنیم حالا خودتان مقایسه کنید با عشقهای امروزی
Ответитьروحش قرین رحمت و آرامش ابدی و نورانی انشاالله 💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔
Ответить💯🦋🌹♥️
Ответитьپدر عشق بسوزه 😎
Ответитьیک صندلی در اطاق تنهایی من خالیست ۰۰۰۰
افسوس جای تو خالیست
به یاد نماد عشق و وفاداری
یاقوت زن سرخ پوش میدان فردوسی که
هر روز با لباس مخصوص چهل سال به خاطر
عشق خود در مکان قرار ایستاد و نشست و در
سال شصت ناگهان ناپدید شد
روحش شاد و یادش گرامی
من ایشون رو در زمان کودکی خیلی دیدم و داستانش رو میدونستم.
Ответитьاسمم ارسن کارامیانس، بچهء منوچهری تهران. من مثل امروز یادمه که من ، پسر خالههام ادیک و هایگاز، خانهء ما ۲۰۰ تا ۳۰۰ متر از ایستگاه ایشان پایینتر بود به طرف میدان سپه… خانم محترمی بود . ایشان عاشق یک سرباز روسی بود ، ایشان منتظر آن سرباز بود ، ولی آن سرباز هیچوقت نیامد.
Ответитьبه احتمال خیلی زیاد سال 62 پاسداران مخوف کمیته ترتیب مرگ این بنده خدا رو هم داده بودند چون تبدیل به یک نماد شده بود . نماد عشق . چیزی که جمهوری اسلامی ازش متنفره .
Ответитьیاقوت با خودش راز بزرگ و زیبایی برد
ОтветитьI heard from sister , the lady was a German descent!!!
ОтветитьVery sad. I used to listen to that song obsessively.
Ответитьسلام وعرض ادب خدمت
شما بزرگواران لطف کردید
که پاسخ دادید
پیداش کردم خیلی ممنون
من هم آن دلداده عاشق را دیده بودم دبیرستانی که میرفتم تقریبن نزدیک میدان فردوسی بود وقتی میدیدمش که چگونه در انتظر معبودش و برای دیدنش با امید به هر طرف خیره میشود برایش دعا میکردم به آرزوی دلش برسد معلوم بود که با همه وجودش عاشق است که این انتظار را به جان خریده در سرما و گرما چه تحملی میخواهد خدا کنه الان هر جای این دنیا که هست به وصالش رسیده باشد شاید هم رسیده است که دیگر در انتظار کسی نیست آمین
Ответитьهرچه که او بود، ماها توانایی درک او رو نداریم. او رو فقط انسانی چون خودش میتونه درک کنه
Ответитьدوست عزیز. چطور میشه ویدئوهاتون و دانلود کرد... سپاسگزارم
اگر برنامه. ای هست لطفا بگین... چون دیدن فیلمها هرگز با یکبار کافی نیست.
عشق درد داره. منم فقط ماهی یک بار حق دارم به «هدیه» زنگ بزنم. از هیچ راه ارتباطی دیگه اجازه ندارم باهاش تماس برقرار کنم. فقط ماهی یه تلفن. وقتی روز تلفن میرسه شب قبلش خوابم نمیبره. تا خود صبح نمیتونم پلک رو هم بذارم. قبلش کلی حرف و خاطره و لاف و... آماده میکنم تمرین میکنم بهش بگم. اما تا صداش رو میشنوم همه چیز رو فراموش میکنم. خیلی سخته ولی مجبورم تا بیشت و پنجم صبر کنم بعد زنگ بزنم.
به تو حاصلی ندارد غم روزگار گفتن
که شبی نخفته باشی به درازنای سالی
چرا دانا یان در سیار زمان همچون فرشته پر میکشند؟ آری اختیار انسان بانی جهل است و دائم در تمسخر دانا که اگر این دانا از بزرگان بی ارزش در دید جاهل ، رنج فراوان کشد و اختیار جاهل آگاهی را پس بزند وشیون بعد مرگ سهراب از هر مرگ پر ذلت خار تر است و پی بردن به حق وحقیقت دیر است
Ответитьگل عزیز است وغنیمت شمریدش صحبت
که به باغ آمد از این و از آن خواهد شد
درود .این بیت جرعه ای از غیب لسان را برای این بزرگ وفقیر تارک ودارک دنیا ادا از زیاد مطلب ها و اراجیف بنده میکند .اگر دیدی این رسم شریف باستانی در کسی پدیدار شده بدان او دنیارا برای هزاران سال دیده است و پر هیز از خوردن دنیا کرده است وصبور آن دل درد ما و دردی که تحملش شیرین و تولید بزرگ انسانیت است و تا بفهمند این همه خون جگر در انزوا برای وصال حق وحقیقت است و یار ،یاری که هم خود است و هم همه و هم یار که دنیا بر دست این ایزدان میچرخد وبس و اگر ادامه بحث این بیت بدهم به پایانی نرسم غیر از «طریقت »
به نضر من ایشان یک عاشق واقعی بودند ،و ( از این صحنه های فیلم مستند که میبینم ) این خانم به خانمهای روسی خیلی شباهت داشته. ) حالا هر کسی ، از هر قوم و مذهبی هم بوده ،خدا رحمتش کنه و روحش شاد.
Ответитьعشق اسطرلاب اسرار خداست...
Ответитьانتضار پ بلاتکلیفی خیلی سخته
Ответитьعشق هم عشقای قدیم الان یارو زن داره دوست دختر هم داره یا یارو شهر داره دوست پسر هم داره
Ответить